اصطلاحات و واژگان تخصصی بسیار زیادی در باره صنعت خودرو وجود دارند که دانستن آن ها علاوه بر افزایش اطلاعات عمومی ، برای افرادی که در این زمینه فعالیت می کنند لازم و حیاتی است. در این مطلب به صورت کامل و جامع این اصطلاحات و واژگان را با ترجمه فارسی به همراه تصاویر مربوط در اختیاز علاقه مندان قرار خواهیم داد.

در این مقاله آشنا می شوید با :
– آشنایی با اصطلاعات خودرو از ترجمه فارسی A تا H
– آشنایی با سیستم های خودرو ترجمه فارسی از A تا H
– آشنایی با واژگان قطعات خودرو با ترجمه فارسی از A تا H
– و…
A :
4WD : مخفف Four Wheel Drive سيستم انتقال قدرت به 4 چرخ.

16V : موتور 16 سوپاپ (مثلا در موتور 4 سيلندر براي هر سيلندر 4 سوپاپ در سر سيلندر باشد كه موتورهاي DOHC , SOHC نيز از اين دسته هستند.)

ستون A : ستون در جلوي قسمت وسط بدنه اتومبيل كه سقف روي اين ستون است و داخل آن عناصر ايمني غير فعال تعبيه شده.

ABAT VENT : شيشه جلوي كم ارتفاع و يا بر آمدگي باد شكن در اتومبيلهاي Speedster.

ABC : مخفف Active Body Control سيستم هيدرو الكترونيكي مرسدس بنز كه جلوي خوابيدن بدنه اتومبيل به چپ و راست و جلو و عقب را ميگيرد. (در پيچها و هنگام ترمز اين سيستم كمك بسياري به پايداري اتومبيل دارد.)

ABS : مخفف Anti Blocker System سيستم الكترونيكي كه قفل كردن چرخها را در هنگام ترمزهاي شديد و ترمز روي سطوح لغزنده از قبل توسط سنسورها پيش بيني كرده و با شل و سفت كردن ديسكها در ميليونوم هاي ثانيه باعث ميشود چرخها حداكثر چسبندگي را داشته باشند و بدين ترتيب در سختترين شرايط نيز حاكميت فرمان دست راننده باشد. اين سيستم در ترمزهاي آني نيز اجازه فرار از برخورد را نيز به راننده ميدهد و امروزه بسياري از توليد كنندگان اتومبيل انرا به صورت استاندارد روي محصولات خود ارائه ميدهند و بعضي نيز با درخواست مشتري آن را روي اتومبيل خريدار نصب ميكنند.

AC : مخفف Air Condition ايركانديش , كولر. شبيه به يخچال كار ميكند ,توسط يك كمپرسور ماده گازي تحت فشار قرار گرفته گرم و تبديل به مايع شده و سپس سرد ميشود. بعد از بخار شدن سريع خنك ميشود.براي كاركرد كمپرسور مصرف سوخت اتومبيل كمي افزايش ميابد.

ACC : مخفف Adaptive Cruise Control سيستم كه در ترافيك فاصله و سرعت اتومبيل را با اتومبيلهاي ديگر تنظيم ميكند.بخصوص اين سيستم مانع تاثير گذاري منفي وسايل نقليه بار بر بر ايمني جاده و ترافيك ميشود. Daimler Chrysler سيستم ديگري را پيشرفت داده كه علاوه بر اين فاصله را با خطوط جاده نيز تنظيم ميكند.

ADB : مخفف Automatische Differantial Bremse نوع الكترونيكي ديفرانسيلهاي قفل دار.

Adezyon : نيروئي كه باعث به هم چسبيدن مايعات و يا مواد به هم ديگر ميشود.

Aerodinamik : علم جريان هوا يا همان علم باد كه براي اتومبيلها خيلي مهم است چون با مقاومت كم در برابر هوا مصرف بنزين هم كاهش ميابد.بهترين مقدار مقومت در برابر هوا براي اتومبيلها cw=0,26 ميباشد و آيروديناميك بد اتومبيلهاي SUV هم تا 0.45 ميتواند باشد.

AFS : مخفف Active Fahrwerks Stabilierung. در اصل همان كار ABC را انجام ميدهد. اين سيستم در Citroen Xantia مورد استفاده قرار گرفته است.

Air Bag : كيسه هوا در برخوردها و تصادفات حداكثر محافظت و ايمني را براي سرنشينان تامين ميكند.
وقتي تصادف روي ميدهد با اعلام سنسورها كيسه هاي هوا باز شده و جلوي وارد آمدن ضربات ناشي از تصادف را به سرنشينان ميگيرند.

Air Filter : فيلتر هوا. با عبور هواي ورودي به موتور از داخل اين فيلتر كه از معمولا از جنس كاغذ مخصوصي ساخته شده جلوي ورود ذرات و گرد و خاك به موتور گرفته ميشود تا تحت اثر اين ذرات در موتور ساييدگي ايجاد نشود و همچنين حرارت هواي ورودي تنظيم ميشود و صداي مكش هوا نيز تا حد زيادي كاهش ميابد.

Air Flow Meter : در داخل هواكش دريچه اي وجود دارد كه به نسبت شدت جريان هوا باز و بسته ميشود و ECU نيز متناسب با اين ميزان پاشش سوخت را مشخص ميكند.

Aqua Pakanning : عبور اتومبيل از آب بطوري كه لاستيكها با زمين تماس نداشته باشند و آب از زير پروفيل لاستيك خارج نشده بلكه به اطراف پخش شود.

Acceleration : شتاب.

Active Safety : تمام اجزايي كه ايمني اتومبيل را بالا ميبرند. مانند ABS , ESP , لاستيكها , ترمزها , شكل آيروديناميك اتومبيل و …

ALB : مخفف Anti Lock Brakes. نوع ساده و اوليه سيستم ABS. سيستم ترمزي كه در هنگام كشيده شدن لاستيكها بر روي زمين با ريتم مشخصي ترمزها را گرفته و ول ميكند.

Amper Metr : ابزار اندازه گيري و نشان دهنده ميزان جريان ورودي و خروجي باطري.

Anti Freez : ضد يخ. مايعي كه از 50% گليكول و 50% آب تشكيل شده.در هواي سرد آب داخل رادياتور يخ زده و به سيستم خنك كننده آسيب برساند.با اضافه كردن ضد يخ به آب رادياتور ميتوان از يخ زدگي جلوگيري كرد.درضمن مانع مانع ايجاد زنگ و رسوب در داخل رادياتور و سيستم خنك كننده موتور ميشود.

ASC+T : مخفف Automatische Stabilitats Control+Traktion. سيستم كه از سوي BMW مورد استفاده قرار گرفته و وضعيت چرخهاي عقب را به طور دائم تحت نظر دارد. وقتي چرخهاي عقب بلغزند يا چسبندگب خود را از دست بدهند ASC+T عمل كرده و ترمزها و موتور را به نحوي كنترل ميكند كه اتومبيل از مسير خارج نشود.

ASR : مخفف Anti Schlupf Regelung سيستم كنترل آنتي پاتيناژ. سيستم كه جلوي هرز گردي چرخهاي محرك را ميگيرد و بدين ترتيب باعث حفظ پايداري ميشود.اين سيستم به دو نحو ميتواند كار كند : يا به صورت الكترونيكي قدرت موتور را كاهش ميدهد و يا بر روي چرخي كه هرز گردي ميكند ترمز اعمال ميكند.ASR نام مخفف اين سيستم است كه از سوي مرسدس بنز مورد استفاده قرار ميگيرد و و براي Traction Control از سوي توليد كنندگان مختلف نامهاي مختلفي استفاده ميشود.مانند ETC , TC و TSC.

ATF : روغن گيرباكس اتوماتيك. براي فرمان هيدروليك نيز ميتواند مورد استفاده قرار گيرد.

AWD : مخفف All Wheel Drive نام مخفف اتومبيلهاي چهار چرخ محرک.

AWS : مخفف All Wheel Steering سيستمي كه فرمان ميتواند هر 4 چرخ را يك جا كنترل كند.

Auto Dimming : شكست نور توسط آينه داخل اتومبيل. كه با سياهتر شدن آينه و پخش نور , نور بالاي ماشين عقب باعث ناراحتي و كاهش ديد و مزاحمت راننده اتومبيل جلويي نميشود.

B :
BAS : سيستمي كه در ترمزهاي آني فشار داخل هيدروليك ترمز را زياد كرده و باعث پخش يكسان قدرت ترمز به چرخها ميشود

Benzene : بنزين ، هيدرو كربني كه از نفت خام بدست مي آيد و در اتومبيلهاي با موتور بنزيني به عنوان سوخت مورد استفاده قرار ميگيرد و فرمول C6H6 است.

BI Litronic : نام اختصاري مورد استفاده BOSCH براي چراغهاي Xenon.

BI Xenon : امروزه چراغهاي BI Xenon پيشرفته ترين و قويترين نوع چراغ هستند. در اين چراغها براي نور پائين و بالا 2 چراغ جدا استفاده ميشود.چون طول موج و به عبارتي رنگ اين چراغها شبيه نور خورشيد است در شب باعث نارحتي چشم ساير رانندگان نميشود و بازتاب را به حداقل ميرساند.
نوري كه از داخل گاز Xenon عبور ميكند توسط لنز متحرك 70 ميلي متري بازتاب شده و تاثير نور بالا را ايجاد ميكند.

Blow By : نام گازهايي كه در زمان احتراق به پيستونها ميروند.

Brake Disk Wiping : پاك كننده ديسك ترمز. در هنگام بارش شديد باران روي ديسك را يك لايه نازك آب ميگيرد , اين سيستم با ايجاد تماس بسيار خفيف لنت ترمز با ديسك با فواصل مشخص سطح ديسك را تميز ميكند. بدين ترتيب تاخيري در عكس العمل ترمز ايجاد نميشود.
Boxer Motor : موتوري كه سيلندرهاي آن در يك راستا يعني با زاويه 180 درجه باشند.

C :
CAN : مخفف Controller Area Network. شبكه رابط بين سيستم مركزي كنترل اتومبيل (ECU) و سيستم كنترل محيطي اتومبيل (ABS , AIRBAG , كولر ….)

Cabrio : اتومبيلهايي كه 2+2 نفر گنجايش سرنشين داشته و روي اتومبيل باز شونده باشد.

Catalyzetor : يكي از قطعات اگزوز كه ميزان گازهاي آلوده كننده محيط زيست را كاهش ميدهد.

CBC : مخفف Cornering Brake Control. سيستمي كه همرا ESP كار ميكند و در بسياري از اتومبيلهاي BMW مورد استفاده است و جزو سيستمهاي ايمني فعال محسوب ميشود. وظيفه CBC حفظ پايداري اتومبيل در هنگام ترمز در پيچ است. چون در پيچ سرعت چرخهاي داخل و خارج پيچ با هم متفاوت هستند پس بايد فشار ترمز اين چرخها هم تفاوت داشته باشد. CBC توسط سنسورهاي خود سرعت هر چرخ را حساب كرده و ميزان فشار ترمز را رباي هر چرخ مشخص ميكند.

CC : مخفف Cubic Centimetre سانتيمتر مكعب. حجم موتور اتومبيلها با اين واحد بيان ميشود. حجم موتور مساحت بين بالاترين نقطه حركت پيستون (محل قرار گيري سوپاپها) و پايينترين نقطه حركت پيستون ( پايين سيلندر) در داخل سيلندر است. 1CC برابر 16 Cubic Inch است.

CDI : كمپاني Daimler Chrysler اتومبيلهاي ديزل مرسدس بنز را به اين نام ميخواند.CDI محفف Common Rail Diesel Injection System است.

Ceramic : ماده اي سبك است كه در Porsche Turbo و Mercedes CL 55 AMG براي ساخت ديسكهاي ترمز مورد استفاده قرار گرفته است.از آوانتاژهاي ديسكهاي سراميكي مقاومت آنها در برابر ساييدگي است كه حدودا 300000 كيلومتر عمر ميكنند و همچنين نسبت به ديسكهاي معمولي 60 درصد سبكتر هستند.

Clutch : تفاوت مشخص بين گيرباكسهاي اتوماتيك و دستي (Manual) در كلاچ است. كلاچ اتصالي قابل جدا سازيو كه رابط انتقال قدرت بين موتور و گير باكس است.براي حركت اوليه اتومبيل ابتدا كلاچ گشتاوري را كه از موتور ميگيرد را به شفت اصلي گيرباكس (كه به صورت استاتيك ثابت است) ميرساند.همچنين در زمان تعويض دنده ها انتقال نيرو بايد قطع شود كه كلاچ اين كار را انجام ميدهد.

Compressor : كاري شبيه به توربو نجام ميدهد ولي قدرت خود را از موتور ميگيرد. پمپي كه فشرده كننده هوا يا مايع كولر است.Jaguar , مرسدس و ساير توليد كننده گان براي افزايش قدرت از كمپرسور استفاده ميكنند.موتور براي به كار انداخت كمپرسور كمي بيشتر وخت مصرف ميكند.

Coupe : اتومبيلهايي كه بين ستون A و C سقف فلزي دارند و فضايي براي 2+2 نفر و در بعضي موارد تعداد بيشتري سرنشين دارند.

Cryogen Tank : تا منفي 253 درجه سانتيگراد از هيدروژن مايع محافظت ميكند.بايد خيلي خوب عايق بندي شده باشد در غير اينصورت در يك روز 2 درصد ظرفيت مخزن سوخت كم ميشود.

CRS : مخفف Common Rail System براي موتورهاي ديزل ساخته شده و سيستمي است كه با فشار بيشتري پاشش ميكند و تفاوت اصلي آن با ساير سيستمها اينست كه عمليات ايجاد فشار و پاشش جدا از هم انجام ميشود. اين سيستم باعث كاركرد بهتر و مرتب و كارايي بيشتر و كاهش صداي موتورهاي ديزل ميشود.

CO : گاز كربن مونو اكسيد كه در هنگام احتراق ناقص سوخت ايجاد شده و گازي مضرر است.

Cruise Control : سيستم ثابت كننده سرعت.

Cubic Inch : اينچ مكعب. يك Cubic Inch برابر 16.3870641 سانتي متر مكعب(CC) است. اين واحد در گذشته براي اندازه گيري حجم موتور توسط انگليس و آمريكا استفاده ميشد.

CVT : مخفف Constantly Variable Transmission. گيرباكس با نسبت متغيير. اين گيرباكس در دهه 50 توسط يك هلندي به نام Van Doorne ساخته شد. در اين گيرباكسها فقط يك نسبت شروع و پايان وجود دارد و وابسته به دور موتور و سرعت اتومبيل نسبت انتقال تغيير ميكند.

CVVT : مخفف Continuously Variable Valve Timing, تكنولوژي زمان متغيير سوپاپ .Volvo, Kia و Hyundai اين سيستم را به اين نام معرفي ميكنند.اين سيستم توسط كمپاني هاي مختلف با اسامي متفاوت مورد استفاده قرار گرفته و استفاده از آن تا حد زيادي گسترش يافته و مرسوم شده است.اين سيستم كنترل موتور با زمان باز شدن سوپاپها را با توجه به سرعت و ميزان بار اتومبيل تغيير ميدهد و بدين ترتيب كارايي موتور را بالا برده و ميزان گازهاي مضرر خروجي از اگزوز را كمتر ميكند.

CW : ضريب اصطكاك(مقاومت) در برابر هوا. ميزان مقاومت اتومبيل در برابر هوا.

Cylinder : سيلندر مهمترين قسمت موتور است كه داخل آنها پيستونها قرار ميگيرند و محفظه احتراق را به وجود مي آورند.

D :
D4 : نام اختصاري موتورهاي 4 سيلندر بنزيني تويوتا.

D4D : نام اختصاري موتورهاي 4 سيلندر ديزل تويوتا.

Datenbus : تمام قسمتهاي الكترونيك به هم وصل شده و از يك مركز دستور بگيرند.از اين فن آوري در مرسدس بنز CL نيز استفاده شده.

De Dion System : در سيستم De Dion آكس ثابت و كمك فنر مستقل به صورت پيچيده اي به هم وصل ميشوند.

Deflector : به قطعات پلاستيكي يا فلزي گفته ميشود كه در اتومبيلهاي سواري دور چرخها و در وسايل نقليه تناژ بالا روي كابين راننده و روي قسمت بالاي درها براي بهبود آيروديناميك و سهولت عبور جريان هوا قرار داده شده اند.

DI : مخفف Direct Injection تزريق مستقيم سوخت در موتورهاي ديزل و بنزيني كه بدين شكل احتراق بهتر ميشود.يكي از مشكلات موتورهاي ديزل صدايي است كه در زمان احتراق ايجاد ميشود و Audi با استفاده از اين روش تركيب هوا و سوخت بهتري توليد كرد و تا حدي اين مشكل را برطرف ساخت.

Differential : ديفرانسيل. در يك آكس دور چرخها را متعادل ميكند به خصوص در پيچها كه دور چرخها با هم متفاوت است.

Differential Lock : قفل ديفرانسيل. در زمان از دست دادن چسبندگي يكي از چرخهاي محرك جلوي هرز گردي آن چرخ را گرفته و باعث بهبود پايداري و همچنين چسبندگي ميشود. محبوبترين نوع آن قفل ديفرانسيل مركزي است كه اگر يك چرخ هرز گردي كند از چرخهاي جلو يا عقب حركت ادامه پيدا ميكند.

Dynamo Meter : داينامو متر , وسيله اي كه قدرت موتور را اندازه ميگيرد.

Distributor : دلكو , يكي از قطعات سيستم برقي كه جريان برق ولتاژ بالا را به صورت تنظيم شده به شمعها ميفرستد.

DISTRONIC : به آن به صورت مخفف DTR نيز گفته ميشود. سيستم رادار هوشمند كنترل كننده فاصله كه توسط مرسدس بنز ساخته شده. اين سيستم الكترونيك توسط رادار خود فاصله را تا اتومبيل جلوي محاسبه ميكند و چنانچه اين فاصله تا حد خطرناكي كم شود با كاهش نيروي موتور و يا حتي ترمز كردن سرعت را كم كرده و فاصله را افزايش ميدهد.

DOHC : مخفف Double Over Head Camshaft موتوري كه در بالا دو ميل بادامك داشته باشد (و احتمالا 16 سوپاپ و 4 سيلند داشته باشد)

DSC : نام سيستم ESP ( سيستم پايداري الكترونيكي) در BMW.

DSP : مخفف Dynamic Shift program گيرباكس اتوماتيك هوشمندي كه متناسب با نحوه رانندگي دنده تعويض ميكند (يا سريع و يا راحتي)

DSTC : مخفف Dynamic Stability and Traction Control اين سيستم همراه با سيستمهاي ESP (پايداري الكترونيكي) و ASR ( آنتي پاتيناژ) كار ميكند و ولوو آنرا DSTC ناميده است.

Dummy : ماكتهاي انساني از جنس پلاستيك كه در تستهاي تصادف مورد استفاده هستند. بر روي اين ماكتها سنسورهاي متعددي قرار گرفته و بدين ترتيب ميزان و نقاط آسيب احتمالي انسانها در تصادفات واقعي محاسبه ميشود.

E :
EBD EBV : سيستم الكترونيكي تقسيم نيروي ترمز.

Ecotec : موتور ساخته شده توسط OPEL كه به معني اقتصادي , اكولوژي و تكنولوژي است.

EDC : مخفف Electronic Diesel Control , سيستم كنترل موتورهاي ديزل انژكتوري.

E Gaz : ارتباط الكتريكي بين موتور و پدال گاز.

EHB : سيستم ترمز الكتونيكي كه در حال حاضر روي اين سيستم تحقيق مي شود.

EPS : مخفف Elector Power Steering. سيستم فرمان هيدروليك با موتور الكتريكي.

ESP : مخفف Electronic Stability Program. سيستم پايداري الكترونيكي (و يا بهتر از آن سيستم ضد ناپايداري كه جلوي از كنترل خارج شدن اتومبيل را ميگيرد) . اساس كار اين سيستم اينست كه از سيستم ترمز براي كنترل و هدايت اتومبيل استفاده شود. سيستمهاي آنتي بلوكه ABS و سيستم آنتي پاتيناژ در زمينهاي لغزنده TSC ستونهاي سيستم ESP هستند.سنسوري كه به فرمان متصل شده هماهنگي بين ميزان چرخش فرمان و جهت حركت اتومبيل را كنترل ميكند. در صورت عدم تناسب , ESP سريع وارد عمل شده و ابتدا ميزان انتقال نيروي موتور به چرخها را كاهش ميدهد.اگر باز هم اتومبيل در كنترل راننده نباشد روي چرخها مستقل از هم ترمز اعمال ميشود. اين عمل تا زماني كه اتومبيل تحت كنترل راننده در آيد و در مسير دلخواه راننده حركت كند ادامه مي يابد.

ETS : مخفف Electronic Stability System كه با ASR رابطه دارد.

Euro NCAP : مخفف European New Car Assessment Programme كه در سال 1997 تاسيس شد. موسسه اي كه بسياري از اتومبيلهاي توليد شده در اروپا را تست تصادف ميكند و با توجه به نتايج تست تصادف به اتومبيل امتياز ستاره داده ميشود كه در حال حاضر حداكثر امتياز 5 ستاره است.

F :
Face Lift : زيبا سازي ظاهر بيروني اتومبيل (بزك اتومبيل)

Fading : تضعيف عملكرد ترمز اتومبيل در نتيجه داغ شدن لنتهاي ترمز. مشكلاتي مانند , ضرورت محكم تر فشار دادن پدال ترمز و طولاني شدن نقطه ترمز گيري پدال نيز در اين وضعيت به وجود مي آيد.

Fan : به طور متوسط 70% سوخت مورد استفاده موتور تبديل به گرما ميشود. وظيفه خنك كردن موتور نيز همراه سيستم خنك كننده آبي با Fan (پروانه) است. آب حرارت موتور را جذب كرده و حرارت خود آب بالا ميرود. اين آب وقتي از داخل رادياتوري كه در جلوي اتومبيل است عبور ميكند خنك ميشود. اگر حرارت آب بيش از حد مجاز بالا رود ترموستات Fan را كه روي رادياتور نصب شده به كار مي اندازد تا حرارت پائين آيد.

FIS : نمايشگر اطلاعات كه اطلاعاتي مانند مسافت پيموده شده , متوسط سرعت , ميزان مصرف سوخت و دماي بيروني را نمايش ميدهد.

FSI : موتورهاي Direct Injection (پاشش مستقيم سوخت) توليدي توسط گروه Volkswagen. بزرگترين آوانتاژ اين موتورها اينست كه در مقايسه با موتورهاي با حجم يكسان مصرف سوخت كمتر و قدرت بيشتري دارند.

G :
Gaz Generator : وسيله اي كه Air Bag (كيسه هاي هوا) را در دهم ثانيه باز ميكند.

Generator : مولد برق و شارژ كننده باطري اتومبيل.استفاده از باطري هاي 12 ولت در اتومبيلها مرسوم است و با افزايش احتياجات در برخي از اتومبيلهاي توليد سري از باطري هاي 42 ولتي اتسفاده ميشود.

GDI : موتورهاي Direct Injection ميتسوبيشي.

GPS : مخفف Global Positioning System سيستم موقعيت يابي جهاني. كامپيوتري كه در داخل اتومبيل است موقعيت و محل اتومبيل را با برقراري ارتباط با مه پاره تعيين ميكند و توسط نقشه موجود در حافظه خود راننده را به محل مورد نظر هدايت ميكند.

H :
Hardtop : اتومبيلهايي كه سقف فلزي داشته و ستون B ندارند به اين نام خوانده ميشوند. چنانچه يك اتومبيل Hardtop سقفي قابل جدا كردن و يا تا شونده داشته باشد شكلي مانند Cabrio بدست مي آورد.

Hatch Back : اتومبيلي كه صندوق با شيشه عقب يكپارچه باشد و روي آن چراغهاي Stop قرار گيرفته باشد.

HDC : مخفف Hill Descent Control كنترل حركت در سرازيري. HDC معمولا از تجهيزات اتومبيلهاي 4WD است. در پائين آمدن از سرازيري ها سرعت را ثابت ميكند و بدين ترتيب بدون احتياج به ترمز ميتوان سرازيري هاي طولاني را طي كرد.

HDI : مخفف High Pressure Direct Injection ( پاشش مستقيم با فشار بالا) نوعي موتور ديزلي كه از سوي پژو و سيتروئن با همكاري فورد ساخته شده. اين موتورها از تكنولوژي Common Rail استفاده ميكنند و مصرف سوخت و آلودگي كمتري دارند.

Horse Power : اسب بخار. واحد اندازه گيري قدرت توليدي توسط موتور. هر اسب بخار برابر 0.7457 كيلو وات است.

Hybrid : اتومبيلهايي كه دو پيشرانه داشته باشند و اين نام بيشتر براي اتومبيلهايي كه يك موتور درون سوز (بنزيني يا ديزلي) و يك موتور برقي(كه انرژي خود را از باطري ها يش ميگيرد) دارند استفاده ميشود. تا سرعت مشخصي فقط موتور برقي كار ميكند و بعد از يك سرعت مشخص براي افزايش قدرت موتور درون سوز نيز شروع به كار ميكند. هدف از توليد اين نوع اتومبيلها مصرف سوخت كم و حداقل آلودگي محيط زيست است.

Hill Hold Control : اين سيستم در هنگام حركت در سربالايي جلوي حركت اتومبيل به عقب را ميگيرد.در اين سيستم ترمزها بصورت اتوماتيك عمل كرده و با فشار ثابتي ترمز گرفته ميشود. بدين ترتيب تا زمان فشردن پدال گاز توسط راننده و حركت اتومبيل جلوي حركت اتومبيل به عقب گرفته ميشود.

HUD : مخفف Heads-up Display اين سيستم براي اولين بار در هواپيماهاي جنگنده استفاده شد و به راننده امكان ميدهد از وي شيشه جلوي اتومبيل اطلاعات اتومبيل را ببيند. اين سيستم توسط يك پروژكتور اطلاعات را روي شيشه جلو منعكس ميكند.

منبع مطلب : تیونینگ تاک
منبع تصاویر : Peach Learn
ممنون بسیار عالی بود با امید موفقیت وسربلندیتان ای عزیزان.
انصافاً مطالبی که برای یاقتن آن نیاز به صرف ساعت ها زمان بود در یک جدول قید شده ممنون …..
ای کاش امکانی فراهم میکردید تا مطالبتون را چاپ کرد ولی بازم تشکر خیلی زیاد بابت خوبیتون
بسیار عالی بود و خصوصاً عکسهای جالب و ارزنده ای داشت. متشکرم
واقعا استفاده کردم ….. خدا خواستتو بهت بده …….لذت بردم
واقعا عالی بود.مرسی
ممنون از زحماتتون
ممنون از زحماتتون